به گزارش خبر جنوب فارس: آخرین نمونه مربوط به تخصیص ناکارآمد منابع ارز ۴۲۰۰ تومان است که علی رغم اعطای این ارزها به خوراک دام، گوشت، دارو و … اما قیمت این کالاها تقریبا متناسب با تورم سطح عمومی افزایش پیدا کرده است. شاید نزدیکترین منابع برای عمل به قانون اساسی منابع یارانهای اقتصاد کشور […]
به گزارش خبر جنوب فارس: آخرین نمونه مربوط به تخصیص ناکارآمد منابع ارز ۴۲۰۰ تومان است که علی رغم اعطای این ارزها به خوراک دام، گوشت، دارو و … اما قیمت این کالاها تقریبا متناسب با تورم سطح عمومی افزایش پیدا کرده است. شاید نزدیکترین منابع برای عمل به قانون اساسی منابع یارانهای اقتصاد کشور است که متاسفانه آخرین تخمینهای آن مربوط به سال ۱۳۹۸ است که با به روز کردن این رقم برای سال ۱۴۰۰ به عدد تقریبی ۲ میلیون میلیارد تومان خواهیم رسید. برای درک بزرگی این رقم بد نیست بدانیم که با تقسیم مستقیم رقم فوق بر ۸۰ میلیون، به هر ایرانی تقریبا ۲۵ میلیون تومان در سال خواهد رسید و متاسفانه به دلیل توزیع ناعادلانه این منابع، هر فرد دهک بالای درآمدی سالانه حدود ۱۵۰ میلیون تومان بیشتر از دهک پایین درآمدی از این یارانه استفاده کرده است.
پرداخت یارانه در اقتصاد ایران سابقه طولانی و در اسناد بالادستی مانند قانون اساسی، برنامههای پنج ساله توسعه و قوانین بودجه سالیانه همواره مورد توجه حکمرانان بوده است. اصل بیست و نهم قانون اساسی (برخورداری از حق تامین اجتماعی) و اصل چهل و سوم قانون اساسی (تامین نیازهای اساسی مردم شامل مسکن، خوراک، بهداشت، آموزش و تامین امکانات لازم برای تشکیل خانواده) تنها برخی از اشارات قانون اساسی برای تامین یارانه است. اما وقتی که به واقعیتهای امروز نگاه میکنیم متوجه میشویم هیچ کدام از خدمات فوقالذکر وضعیت مطلوبی ندارند و این خدمات هر ساله با کیفیت پایینتری به مردم ارائه میشود. با این حال یکی از سوالاتی که وجود دارد آن است که آیا اساسا اقتصاد ایران منابع کافی برای ارائه چنین خدماتی به مردم دارد یا کفگیر منابع دولت به ته دیگ رسیده است؟ در گزارش زیر به اختصار برخی از منابع موجود در اقتصاد را ذکر خواهیم کرد که به صورت یارانه تخصیص داده میشود اما هم نحوه توزیع دقیق آن معلوم نیست و هم اینکه مشخص نیست که آیا تخصیص یارانه به شکل زیر کارآمدی کافی را دارد یا خیر.
چند نوع یارانه داریم؟
برآوردها نشان میهد یارانهها به سه شکل به اقتصاد کشور تزریق میشوند که دو مورد ابتدایی به نوعی یارانه آشکار و مورد سوم یارانه پنهان است که به شرح زیر خواهد بود:
یارانه بودجهای: یارانه بودجهای شامل کلیه پرداختهای بودجه عمومی کشور است که ماهیت یارانهای دارند و از محل بودجه تامین مالی میشوند. مهمترین جزء این منابع بیمه پایه سلامت و اجتماعی اقشار خاص و سازمان بهزیستی و کمیته امداد است؛ اما علاوه بر آن موارد دیگری همچون یارانه آموزشی اقشار محروم، یارانه سازمان صدا و سیما، صندوق رفاه دانشجویی و… نیز وجود دارد که طی دو سال اخیر به صورت صریح درون قوانین بودجه آمده است.
یارانه فرابودجهای: منابع این بخش از یارانهها در سقف قانون بودجه دیده نشده؛ اما دولت از منابع موجود در بخش عمومی مانند منابع صندوقهای فعالی در بخش عمومی (صندوق توسعه ملی، صندوق نوآوری و شکوفایی، بانکها و…) یا منابع نهادهای عمومی غیر دولتی و شرکتهای دولتی اقدام به اعطای این نوع از یارانه میکند. تبصره ۱۴ مهمترین جزء این یارانهها است که یارانه ماهانه خانوارها از آن پرداخت میشود و پس از آن تسهیلات تکلیفی دولت است که در درجه اهمیت بعدی قرار میگیرد.
یارانه پنهان: این بخش از یارانهها در واقع عدمالنفع دولت به دلیل فروش کالاهای تولیدی در داخل کشور با قیمت پایینتر از قیمت قابل فروش در خارج از کشور است. با اصلاح این شیوه پرداخت، این منابع در اختیار دولت قرار میگیرد و دولت میتواند درباره نحوه بازتوزیع آن تصمیمگیری کند. به عنوان مثال، یارانه کالاهای اساسی، یارانه دارو، فرآوردههای نفتی (شامل بنزین، نفت سفید، گازوئیل و…)، گاز و برق مهمترین موارد یارانه پنهان است.
مجموع یارانه سال ۱۴۰۰ چند میلیون تومان است؟
متاسفانه آخرین تخمینها در مورد رقم یارانههای اعطایی مربوط به سال ۱۳۹۸ است که که میزان یارانههای بودجهای حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان، مجموع یارانههای فرابودجهای از محل صندوقهای فرابودجهای، منابع نهادهای غیر دولتی و شرکتهای دولتی ۱۴۰ هزار میلیارد تومان و در نتیجه مجموع یارانههای آشکار حدود ۲۴۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. به علاوه، مجموع یارانههای پنهان بالغ بر ۶۵۰ هزار میلیارد تومان تخمین زده شده و در مجموع ۸۹۰ هزار میلیارد تومان کل یارانه تزریقی به اقتصاد کشور است که با توجه به حجم بودجه دولت در سال ۱۳۹۸ دو برابر آن بوده است.
اگر این رقم را به صورت سرانگشتی (با تعدیل با تورم و یا حدود دو برابر بودجه عمومی کشور) برای سال ۱۴۰۰ محاسبه کنیم به ارقام نزدیک به ۲ هزار هزار میلیارد تومان خواهیم رسید که مشخصا رقم بسیار زیادی است. متاسفانه برآوردها نشان میدهد این رقم بسیار زیاد به صورت عادلانه تقسیم نمیشود و دهک اول درآمدی حدود ۷ برابر دهک دهم از این یارانهها استفاده کرده است. یعنی یک فرد میانگین در دهک دهم حدود حدود ۱۵۰ ملیون تومان بیشتر از دهکهای آخر درآمدی از منابع یارانهای کشور استفاده کرده است.