نداشتن رویکرد فرهنگی و جهت گیری مثبت نسبت به مقوله فرهنگ میباشد. تسلیم و سر فرود آوردن در برابر تکنولوژیهای مدرن و نداشتن استراتژی برای تعامل و به خدمت گرفتن آنها متاسفانه شهر ما را بسیار بیشتر از دیگر شهرها با خطر فروپاشی فرهنگی و از خود بیگانگی متعاقب آن مواجه ساخته
فرهنگ مقوله ای کلی است که در تعاریف امروزه آنرا به اختصار سبک زندگی مردم یک منطقه مینامند. فرهنگ در ظرف زمان خود تعریف میشود و رابطه آن با زمان رابطه ای سیال و پویا میباشد و هر فرهنگ یا در بعد کوچکتر خرده فرهنگ که توان حرکت با سرعت زمانه خود را دارا نباشد محکوم به فنا خواهد بود و این امر در جهان کوچک شده و درحال حرکت به سوی یگانگی سرعت بسیار بیشتری به خود گرفته است. پیشرفت تکنولوژی های ارتباطی در عصر حاضر بیشترین سهم را در تضارب و تعامل فرهنگها و تمایل به یک رنگ شدن آنها داشته است و در این میان هر فرهنگی که ابزار ارتباط صحیح امروزین را درک نکند و بکار نگیرد با سرعت بیشتری مرگ خود را نظاره خواهد کرد.
در میان سازمانها و ادارات دولتی و شبه دولتی سازمان شهرداری و شورای شهر مرتبط با آن مردم نهاد ترین سازمان میباشد و در همین رابطه انتظار جهت گیری فرهنگی و داشتن رویکردهای پیشرو جهت تداوم فرهنگ موجود در منطقه و تعامل مناسب با محیطهای متغیر امروزه انتظاری معقول و مقبول میباشد.
البته نباید از محدودیتها و وجود سازمانهای پراکنده موازی و غیر موازی که خود را داعیه دار همه امور از اقتصادی گرفته تا اجتماعی و فرهنگی میدانند به سادگی گذشت و از موانع و محدودیتهایی که بر سر راه تصمیم گیریهای فرهنگی وجود دارد حرفی به میان نیاورد. با قبول همه محدودیتها و ممنوعیت ها باز هم تاکید بر نقش محوری شهرداری ها جهت بستر سازی امور فرهنگی در هر شهر و دیار خواهد بود.
با ذکر مقدمه فوق ، وارد مبحث اصلی میشوم.
تسلیم و سر فرود آوردن در برابر تکنولوژیهای مدرن و نداشتن استراتژی برای تعامل و به خدمت گرفتن آنها متاسفانه شهر ما را بسیار بیشتر از دیگر شهرها با خطر فروپاشی فرهنگی و از خود بیگانگی متعاقب آن مواجه ساخته و در این بین انتظار بر حق از مسوولین شهرمان است که اندکی جدی تر به مقوله فرهنگ بیاندیشند. در شهر ما امروزه کدام مکان فرهنگی قابل ذکر پاسخگوی نیازهای روز افزون جوانان و مردم خوب شهرمان است . کدام تابلوی راهنمای شهری در شهریاسوج ما را به سمت یک مکان فرهنگی یا تالار ، سالن سینما ،فرهنگسرا،پارک کودک، پارک بانوان، پیست دوچرخه سواری اتومبیل رانی، باشگاه اسب سواری و امثالهم هدایت میکند. چرا شهرداری یاسوج سرمایه گذاری جهت ساخت مکانهای مدرن و شایسته و مجلل فرهنگی را در دستور کار خود قرار نمیدهد و اصلا چنین مساله ای برای آنان اولویت به شمار نمیرود.( ساخت مکانهای فرهنگی باشکوه امروزه در بیشتر شهرهای کشورمان یکی از وظایف شهرداری ها شده و شاهد ساخت مکانهای فرهنگی در شهرهای مختلف از سوی شهرداران آن شهر ها هستیم.)
شهرداری از ضرورت مدیریت واحد شهری سخن میگویند و لزوم خدمات دهی بهتر به شهروندان را در گرو تغییر مدیریت پراکنده به مدیریت واحد میبینند اگر شهردار یاسوج و سازمان شهرداری و شورای شهر در چارچوب وظایف فعلی خود گوشه چشمی هم به امور فرهنگی شهرمان میداشتند و بستر های مناسب را جهت رشد و اعتلای فرهنگی شهرمان فراهم میکردند در آنصورت با تعالی فرهنگی شهروندان ضرورت مدیریت واحد شهری از یک اولویت مدیریتی به یک نیاز همگانی تبدیل میشد و از مرحله شعار به خواست عمومی وارد میشد .استفاده از وسایل مدرن ارتباطی و به خدمت گرفتن آنها جهت پیشبرد اهداف سازمانی از هنرهای مدیریت امروزین به شمار میرود و تعلل در بکار گیری مناسب از وسایل جدید باعث سلطه همه جانبه تکنولوژی بر امور معمول زندگی ما خواهد شد.
حال قضاوت با شهروندان است که آیا مطالب عنوان شده اهداف و برنامه های راهبردی است یا تعدادی واژه بی معنی و سلسله شعارهایی که هرگز عملی نخواهد شد… قضاوت با شهروندان…
فرهنگ بلانسبت ….بود که هاذا شهردار بخواد فرهنگ سازی هم بکنه
اه و ناله مردم دنبالشون است نگران نباش
به ولا اگه صحابی پیدا بشه برای بخور بخور اقایون