در آزمون سراسری ۱۴۰۲ جمعا ۹۷۷ هزار و ۴۶۰ داوطلب شرکت کردند که کمی بیش از ۶۰ درصد آنها خانمها و کمتر از ۴۰درصد آنها آقایان هستند.
زهرا شفیعی-خبر جنوب فارس
سهم زنان در گروه علوم تجربی ۶۵ درصد، در گروه ریاضی ۳۵ درصد در گروه علوم انسانی ۶۱ درصد، در گروه هنر ۷۴ درصد و در گروه زبان های خارجی ۶۵ درصد است.
مقایسه سهم زنان در آزمون امسال و سال قبل نشان می دهد زنان همچنان تلاش می کنند برتری خود را در دانشگاه ها حفظ کنند. نسبت زنان در ورود به دانشگاه طی شش سال اخیر یک درصد افزایش یافته است.
درباره دلایل و عوامل این پدیده نکات چندگانه ای را میتوان ذکر کرد اما در آغاز باید امیدوار بود که این رخداد، اتفاق مبارکی است که می تواند بعه روند توسعه کشور کمک شایانی کند.
اساسا توسعه یافتگی در جامعه، در گام نخست مرهون رشد فکری زنان جامعه است. زنان درجامعه سنتی چندان به جامعه راه نداشتند و نقششان به وظایف غیر اجتماعی نظیر خانه داری و فرزندآوری محدود می شد. پیداست وقتی مادران ، بیسواد ، غیر اجتماعی و جدا از دنیا باشند چگونه فرزندانی تحویل جامعه خواهند داد.
خوشبختانه زنان و دختران ایران بویژه طی دو دهه اخیر با درک عوارض و عواقب عقب نگه داشته شدن از صحنه اجتماع ، تلاش مضاعفی را برای جبران مافات انجام داده اند به گونه ای که سهمشان در آموزش عالی چنان بالا رفت که پاره ای از مسئولان را به این فکر انداخت با وضع قوانینی، جلوی برتری مطلق زنان در دانشگاه را بگیرند و سهمیه ای هم برای مردان وضع کنند!
اما آیا سهم زنان از بازار اشتغال چه میزان است؟ اگر ۶۰ درصد ورودی دانشگاهها را زنان تشکیل می دهند آیا از میان فرصت های شغلی برای فارغ التحصیلان دانشگاه هم ۶۰ درصد به زنان تعلق می گیرد؟ نگاهی به آگهی های استخدام شرکت های بزرگ دولتی خلاف این را نشان می دهد.
اما آمار اشتغال و بیکاری زنان چه میزان است. گزارش مرکز آمار ایران درباره نرخ اشتغال نشان میدهد که حدود ۲۵ درصد از بازار کار در اختیار افرادی است که تحصیلات دانشگاهی دارند و ۳۹ درصد جمعیت بیکاران نیز فارغالتحصیلان دانشگاهیاند. از این میان، بیش از ۶۵ درصد آنان را زنان و حدود ۳۵ درصد را مردان تشکیل میدهند.
اما آقای روح الله دهقانی معاون علمی، فناوری ریاست جمهوری همین پریروز در دیدار با زنان کارآفرین آمار دیگری ارائه داد که از آمار مرکز آمار هم غم انگیزتر است: او گفت که به رغم اینکه حدود ۶۰درصد جمعیت دانشگاههای برتر کشور را بانوان تشکیل میدهند اما تنها ۱۰درصد آنها به کار گرفته میشوند که این یک ضعف بزرگ است.
به نظر می رسد یکی از بزرگترین مصادیق هدر دادن سرمایه ها در کشور همین است که زنان ۶۰ درصد صندلی های دانشگاه را بگیرند اما نتوانند بیشتر از ۱۰ درصد بازار اشتغال را به دست آورند. این به معنای آن است که بیشتر سرمایه های مادی و معنوی کشور که برای تحصیلات آنها هزینه شده است در واقع هدر می رود یا در صورت مهاجرت آنها، عاید کشورهای میزبان می شود. این یکی از مطالبات بحق زنان است که سالیانی است بر زمین مانده و دولت های پیشین هم کار چندانی در این زمینه نکرده اند. دولت کنونی در این باره چندان مواضع روشنی اعلام نکرده بود اما پاسخ عجیبی که یک مقام ارشد دولتی چهارشنبه قبل به پرسشی در همین زمینه داد شاید نشان از این باشد که دولت کنونی چندان اعتقادی به اشتغال زنان ندارد. ایشان گفته بود که چون در ایران موضوع نفقه را داریم و نفقه بر عهده مرد است و زنان نان آور خانه محسوب نمی شوند سهم اشتغال زنان پایین تر است.
مگر می شود خانواده و نظام آموزشی دختری را تربیت کند و در بهترین مدارس تحصیل کند و از دوره های کمک آموزشی هم بهره ببرد و در بهترین دانشگاهها تحصیل کند و وقتی یک مهندس الکترونیک یا صنایع یا برق شد به او بگوییم ببخشید چون نفقه با شما نیست فعلا منزل باشید!
این نوع دیدگاهها نشان از تقلیل واقعیت های عینی و ساده انگاری درباره پدیده های اجتماعی است که ممکن است در آینده به انباشت نارضایتی و بحران های اجتماعی منجر شود. همان طور که ساده انگاری های دیگری در سالیان پیش منجر به عوارض و عواقبی شد که اینک کشور با آن دست به گریبان است…