هفت ماه از اعتراضات مردم بعد از فوت مهسا امینی میگذرد و احمدینژاد، بقایی و مشایی بعد از آنکه رئیس دولت نهم و دهم به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد، از حجم انتقاداتشان کاستند و سکوت پیشه کردند. سکوتی که بهنظر میرسد متاثر از حضور گسترده نیروهای احمدینژاد در دولت رئیسی، بیدلیل نیست.
هفت ماه از اعتراضات مردم بعد از فوت مهسا امینی میگذرد و احمدینژاد، بقایی و مشایی بعد از آنکه رئیس دولت نهم و دهم به عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد، از حجم انتقاداتشان کاستند و سکوت پیشه کردند. سکوتی که بهنظر میرسد متاثر از حضور گسترده نیروهای احمدینژاد در دولت رئیسی، بیدلیل نیست.
سه سیاستمدار مهم جریانی که روزی با صفت عدالت طلبی برآمدند، تقریبا از شهریور ماه ۱۴۰۱ و با آغاز اعتراضات بعد از فوت مهسا امینی، سکوت کردهاند. محمود احمدینژاد بهعنوان رهبر این جریان، که تا قبل از اعطای حکم انتصاب بهعنوان یکی از اعضای حقیقی مجمع تشخیص مصلحت نظام، با انتشار ویدئو، نقدهای بنیادینی را به شیوه حکمرانی جمهوری اسلامی وارد میکرد، در حالی در سکوت فرو رفته که نقدهای او به دولتهای بعد از خودش، از فردای خروج ترامپ از برجام، تندتر و تندتر شد. احمدینژاد با پایان دوران ریاستجمهوریاش چهره دیگری از خود به نمایش گذاشت. چهره معترض به وضعیت کشور و فراموش کرد که خودش ۸ سال بر مسند مهمترین کرسی اجرایی آن نشسته بود. البته اعتراض اصلی او به بازداشت مشایی و بقایی بود که برخی آنها را تصمیمسازان اصلی حرکات احمدینژاد میدانند. برای احمدینژاد در این برهه دیگر حفظ آرامش و منافع ملی معنایی نداشت و درنقش اپوزیسیون به ایفای نقش پرداخت. رفتارهای او چنان بود که بسیاری در انتظار بازداشت او بودند چرا که مردم را در میدان ۷۲ نارمک جمع میکرد و اظهاراتی میکرد که قابل تامل بود. رفتارش با رفتار قابل انتظار از شخصیتی که ۸ سال رئیسجمهور بود، متفاوت بود. احمد علیرضابیگی، استاندار سابق دولت احمدینژاد و نماینده فعلی مجلس، در مصاحبهای گفته براساس اطلاع ما «احمدی نژاد حرفهایش را قبلا زده است و امروز حرف جدیدی در این باره ندارد؛ لذا سکوت کرده است.» او در ادامه میگوید هواداران احمدینژاد معتقدند که احمدینژاد «از آمدن یک سیل خبر داده بود که این سیل آمد» علیرضابیگی نیز با همین مقدمه دو دلیل برای سکوت احمدینژاد معرفی میکند که ابتدا آن دو دلیل را عنوان کرده و بعد دلیل اصلی را که از زبان باهنر بیرون آمده، میشنویم. به اعتقاد استاندار احمدینژاد اولا نمیخواهد «هم ردیف رضا پهلوی و میرحسین موسوی قراربگیرد» و ثانیا «بههیچ عنوان قصد نقشآفرینی در صحنهای که بیگانه آن را آراسته است، ندارد.» بهعبارت روشنتر، احمدینژاد اولا برای مردم در این وقایع نقشی قائل نیست و ظاهرا آن سیلی که مدعی هستند او از آن یادکرده، اساسا تذکر به حاکمیت بود که مراقب سیل بیگانه باش، نه نگران اعتراض مردمی. ثانیا او صراحتا مردم را در این اعتراضات بی نقش دیده و قائل به نقش آفرینی بیگانهگان در وقایع اخیر شده است . اما بهنظر میرسد اصلیترین دلیل همان است که محمدرضا باهنر میگوید. او با اشاره بهسکوت احمدینژاد و تحلیلها از این موضوع میگوید: «احمدینژاد میبیند در دولت آقای رئیسی خیلی از اعضای کابینهاش حضور دارند و فعال هستند بنابراین بخشی از ایدهها و تمهیداتش دارد اتفاق میافتد و بههمین دلیل سکوت رضایتآمیزی کرده است.» از سوی دیگر برخی پیشبینی کردند احمدینژاد برای عفو یاران نزدیک بهخودش سکوت کرده و از اظهارات چالشی خودداری میکند. مشایی و بقایی حکم دستان چپ و راست احمدینژاد را داشتند و او در این سالها تلاش زیادی برای آزادی آنها کرده است. در این فرضیه، انتظار احمدینژاد این بود که یارانش در میان عفوشدگان ۲۲ بهمن باشند که چنین نشد. همان روزها سخنگوی قوهقضائیه نیز در مورد احتمال عفو مشایی، بقایی و شهرام جزایری گفته بود: «تشخیص این موضوع با مرجع قضائی مربوطه است. باید پرونده اشخاص با معیارها سنجیده شود و سپس تصمیمگیری شود.»