پایگاه اطلاع رسانی و تحلیل خبر جنوب فارس – یکی از مهمترین مقولات حقوق شهروندی، محیط زیست است بطوریکه عدم رعایت الزامات در نظر گرفته شده در رابطه با زیست محیط، حیات بشری را با مخاطره روبرو خواهد کرد. توجه به این امر مهم است که مسائل مربوط به محیط زیست از جمله حقوق اجتماعی افراد مرتبط می باشد. حفظ محیط زیست، پاسخ به یکی از نیازهای امروز جامعه برای نگهداری بیشتر از محیط زیست و رعایت حقوق عمومی است و تخریب محیط زیست معلول نابرابری های اجتماعی و استفاده غلط از طبیعت و یکی از عوامل تضییع حقوق انسانهاست. چرا که حقوق محیط زیست همانند حقوق شهروندی، ناظر بر عملکرد ها و اقدامات بشر بوده و کلیه اقدامات وی را تحت پوشش قرار می دهد.
یکی از مهمترین مقولات حقوق شهروندی، محیط زیست است بطوریکه عدم رعایت الزامات در نظر گرفته شده در رابطه با زیست محیط، حیات بشری را با مخاطره روبرو خواهد کرد. توجه به این امر مهم است که مسائل مربوط به محیط زیست از جمله حقوق اجتماعی افراد مرتبط می باشد. حفظ محیط زیست، پاسخ به یکی از نیازهای امروز جامعه برای نگهداری بیشتر از محیط زیست و رعایت حقوق عمومی است و تخریب محیط زیست معلول نابرابری های اجتماعی و استفاده غلط از طبیعت و یکی از عوامل تضییع حقوق انسانهاست. چرا که حقوق محیط زیست همانند حقوق شهروندی، ناظر بر عملکرد ها و اقدامات بشر بوده و کلیه اقدامات وی را تحت پوشش قرار می دهد.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی و تحلیل خبر جنوب فارس – این روزها خیلی ها برای حفظ محیط زیست گریبان چاک می دهند، اما شرایط محیط زیست نسبت به گذشته بهتر نمی شود؛ سطح جنگل آب می رود، انقراض به گونه های جانوری نزدیک تر می شود و منابع آب و خاک آلوده تر از گذشته ندانم کاری انسان را به تصویر می کشد.
بخشی از این زوال را می توان به پای تغییر اقلیم نوشت، اما مقصران اصلی دیگری را نیز باید در جایگاه متهمان نشاند، کسی که سنگ محیط زیست را به سینه می زند، اما فقط تا زمانی که پز مدیرکل محیط زیست بودن برایش محبوبیت، شهرت یا درآمد به همراه داشته باشد. محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد حال و روز خوبی ندارند، این را خشک شدن یک چهارم از درختان بلوط و کشف کوره های ذغال گیری در روستاهای حاشیه دنا که فریاد میزند فهمید و از گسترش روشهای ناجوانمردانه شکار در گوشه و کنار مناطق حفاظت شده استان نیز میتوان نتیجه گرفت در نگهبانی از این عرصهها نیز با مشکلات زیادی دست به گریبان هستیم. برای نمونه روزی نیست که در آن سلاخی گونههای جانوری یا دستگیری قاچاقچیان چوب خبرساز نشود.
دلیل بخشی از این مشکلات را میتوان کمبود تعداد محیطبانان دانست. تا زمانی که مدیرکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد به جای حل تعارضات مردم با حیات وحش به برگزاری جلسات بیفایده در پشت درهای بسته و شرکت درجلسات شهرستانها با ماشین شاسی بلند و پلاک شخصی میپردازد، نباید به بهبود شرایط امیدوار بود.
آفات و بیماری در جنگل های کهگیلویه و بویراحمد لانه کرده، توسعه ناپایدار تکه تکه جنگل را می بلعد، قاچاقچیان چوب اره برقی هایشان را برای جنگل از رو بسته اند، دپوی زباله نفس جنگل را گرفته است و متخلفان با تبر گوش جنگلبان و محیطبان را می برند. این خلاصه ای از شرایط جنگل های استان است.
شمار آتشسوزی در جنگلهای کهگیلویه و بویراحمد، از اندازه گذشته است و دیگر نمیتوان خوشباورانه آن را در شمار «بلایای طبیعی» برشمرد و از زیر بار مسوولیت پدید آمدن آن شانه خالی کرد. آمارهایی که در سالهای گذشته از آتش گرفتن گسترههای پُرشماری از جنگلهای استان منتشر شده است خود گویای ژرفای چنین فاجعهای است؛ فاجعهای ملی که زیستبوم ما را به روزهای مبادا دچار کرده است.
سه استان کانون اصلی این اتشسوزی در کشور هستند و اصلیترین آتشسوزیها در مناطق منطقه حفاظت شده کوه دیل و خائیز در استان کهگیلویه و بویراحمد و منطقه شکارممنوع کوهسیاه در استان بوشهر است.
سیاستگذاریهای غلط چه بر سر محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد آورده است؟
بی شک مسئولیت و نقش مدیران را نمیتوان با مسئولیت و نقش یک شهروند مقایسه کرد. مدیران و کارمندان عوامل ایجاد کننده سکوت سازمانی و تخریب محیط زیست در سالهای گذشته تا به امروز هستند. مدیران بیشترین عامل ایجاد سکوت سازمانی بوده اند. این امر باعث عدم تعهد کارکنان نسبت به محیط زیست و صدمه بر نحوه برخورد کارکنان در برخورد سازمان با مشکلات شده که منجر به تخریب محیط زیست شده است . بیشترین تاثیر ایجاد سکوت سازمانی در ایجاد حس عدم تعهد کارکنان نسبت به محیط زیست بوده است.
انتقال آب از سدهای کهگیلویه و بویراحمد به استان های مرکزی و همسایه در حالی صورت میگیرد که خود با چالش ابی روبرو است و روستاهای زیادی برای اب شرب با تانکر آبرسانی میشوند. تقاضای جدید( حق) ایجاد میشود، باید تحت هر شرایطی آب اینتوسعههای جدید تأمین شود، به قیمت اوارگی مردم، خشک شدن تالابها، رودخانه، مدفون شدن تاریخ یک سرزمین باید آب افزایش ظرفیت صنایع کشاورزی و توسعه ناپایدار و ناتوازن شهرها از رودخانهها و سرچشمهها تأمین شود، دور باطلی که پایانی ندارد، پایان آن به قیمت نابودی یک سرزمین است.
هفته گذشته خبری مبنی بر راه اندازی سایت قوچ و میش از سوی مدیرکل محیط زیست کهگیلویه و بویراحمد رسانه ای شد. این خبر که بیش تر شبیه فرار رو به جلو است چند پرسش را مطرح میکند.
شما بارها دلیل ناکارامدی خود را به کمبود نیرو و بودجه اعلام کردید حال با کدام نیرو درصدد راه اندازی این سایت هستید؟
آیا اطلاع دارید زیستگاه قوچ و میش تپه و ماهور و دشت است نه کوهستانهای صعب العبور دنا؟
آیا جزء این هست که توان ورمق اندک محیطبان جامانده و وامانده نیز صرف این سایت شده و حیات وحش استان نابود خواهد شد؟
آیا فکر کرده اید اگر این قوچ ومیش های در اسارت، فردا روزی رهاسازی شوند احتمال انتقال چه بیماری های به حیات وحش را دارند؟
قریب به ۳۰۰۰ دام غیرمجاز تا نوک ارتفاعات دنا چرا می کنند اگر پول و یا اعتباری دارید چرا پروانه های عشایر و دام های غیرمجاز را باطل نمی کنید تا دنا را نجات دهید؟
چرا فکری به حال این همه تخریب و تصرف اراضی ملی از دشتک سی سخت تا روستاهای کره (آب و باد، دیوهاشم و گودنا و منطقه حفاظت شده سیوک) بخاطر کمبود نیرو به امان خدا رها شده نمیکنید؟ در پایان شما با این عوام فریبی نمیتوانید کارنامه تاریک خود را روشن جلو دهید